شاعرانه

خاطرات..شعر.. دل نوشته..

شاعرانه

خاطرات..شعر.. دل نوشته..

مثل همیشه

سلام دوستای عزیزم.  

  

امیدوارم حالتون خوب باشه. 

  

اول تشکر میکنم ازتون واسه نظرای قشنگتون و ممنون که بهم سر میزنین .  

 

امروز یکی از شعرامو براتون گذاشتم که بخونین و نظر بدین..  

 

 مثل همیشه 

 

بازم مثل همیشه می خوام پیشت بمونم

برای   احساس   تو  ترانه ای  بخونم  

  

 

                           بازم  مثل   همیشه   کناره  تو   بشینم

                            وجود تو  دوباره  در  آغوشم   بگیرم 

   

 

بازم مثل همیشه میخوام بهم  قول بدی

قول بدی که تا ابد عشق خودم میمونی   

 

                          بازم  مثل  همیشه   دیدن   تو    دنیامه

                          دیدن روی  ماهت  قشنگترین   رویامه  

 

 

 بازم مثل  همیشه  قلبمو  تو  می دزدی

 وقتی اون چشماتو به چشم من میدوزی  

  

 

                        بازم مثل  همیشه  دست و  دلم  می لرزه

                       وقتی میگی عزیزم عشق به دنیا می ارزه  

  

 

  

بازم مثل همیشه میگی دوست دارم  من

بین تموم دنیا فقط  تو رو می خوام  من 

 

 

                     بازم   مثل   همیشه   چشامو   من  می بندم

                     واسه ی حس عشقت دست به دستت میدم من 

 

 

بازم مثل همیشه  زمان  سریع  می گذره

زمان با  تو بودن  داره   بازم  می گذره  

  

 

                    بازم  مثل  همیشه  میگی   برو  دیر  میشه               

                   منم  میگم   عزیزم   دلم   بی تو  پیر  میشه.   

 

 

نظرات 15 + ارسال نظر
فرید چهارشنبه 18 فروردین‌ماه سال 1389 ساعت 06:49 ب.ظ

راستی یه آپه کوچولو کردم ...

سعید چهارشنبه 18 فروردین‌ماه سال 1389 ساعت 07:06 ب.ظ

سلام
خوشحالم
که روحیه تون عوض شده
واقعا خوشحالم
بدترین طرح زندگی اینه که از خودتو وزندگی خودت خسته بشی اون موقع خیلی سخته زندگی کردن . منم خیلی وقتا خسته میشدم و اونموقعه که مرگ رو به زندگی ترجیح میدادم ولی حالا به گفته خودم بزرگ شدم شاید سنم اونقدر بزرگ نباشه ولی روحم خیلی بزرگه .. من خیلی سال ها کوچک بودن رو تجربه کردم و وجودم فدای حماقت کوچک بودنم شد ولی حالا بزرگم شاید یه جورایی مجبورم به زندگی وخیلی از ادما کودکیشون زندگیشونه ولی شاید من با این دسته ادما فرق داشته باشم .
این حرفا رو گفتم تا تو بزرگ بشی شایدم بنظر خودت خیلی بزرگی ولی این مهمه یه ادم پیر یه جوان رو بزرگ خطاب کنه . و غرور چیزیه که ادما هیچ وقت بزرگ نمیشن
تو دوست خوبی خواهی بود برای من
باعثه افتخاره برای من
خواهش می کنم
لطفا با من اسم اهل همین حوالی :سعید:لینک کنید ممنون

ومن

هر شب مشق شبم را از روی ستاره ها می نویسم،

نور ستاره ها دلم را روشن میکند و به خود وعده می دهم حتماً

فردا روز دیگری است!!!

سعید چهارشنبه 18 فروردین‌ماه سال 1389 ساعت 07:21 ب.ظ


خدایا ...
خود تو بودی ... خود تو ... که وقتی سرشار بودم از نفرت و آزار ...

یادم دادی دوست داشتن را

که چگونه دوست بدارم و به بهانه ای زندگی کنم

و چه شیرین به من چشاندی طعم این واژه را

که تنها یک واژه نیست وقتی می گویی " دوستت دارم ..."

که دنیای تو همین دوست داشتن است ...

زندگی می کنی با دوست داشتنت ... و چقدر خوشبختی ...

خدایا

دوستت دارم

دوست دارم ...
...
مهم نیست که فردا چی میشه مهم اینه که امروز دوستت دارم ،



مهم نیست فردا کجایی مهم اینه هر جا هستی دوستت دارم ،



مهم نیست تا ابد با هم نباشیم مهم اینه تا ابد دوستت دارم ،



مهم نیست قسمت چی میشه مهم اینه قسمت شد دوستت داشته باشم ...



سکوت می کنم و عشق ، در دلم جاری است که این شگفت ترین نوع خویشتن داری است

تمام روز ، اگر بی تفاوتم ؛ اما شبم قرین شکنجه ، دچار بیداری است رها کن

آنچه شنیدی و دیده ای ، هر چیز به جز من و تو و عشق من و تو ، تکراری است مرا ببخش !

بدی کرده ام به تو، گاهی کمال عشق ، جنون است ودیگرآزاری است

مرا ببخش اگر لحظه هایم آبی نیست ببخش اگر نفسم ، سرد و زرد و زنگاری است بهشت من !

به نسیم تبسمی دریاب جهان- جهنم ما را ، که غرق بیزاری است

سعید چهارشنبه 18 فروردین‌ماه سال 1389 ساعت 07:46 ب.ظ

لطف خدا همه جا پیداست:

روی گلها، بر بالهای کبوتران قاصد، در دستهای پیامبرو.......

چرا اینقدر غافلی؟

نگاه کن! آسمان تو را صدا می زند.

سعید چهارشنبه 18 فروردین‌ماه سال 1389 ساعت 07:48 ب.ظ

در خاطرم پرنده مرد اما پرواز نه

در خاطرم ستاره بی نور شد اما آسمان بر جاست

در خاطرم گل پژمرد اما باغچه هنوز سبز سبز است

در خاطرم موج از هم پاشید ولی دریا هنوز خروشان است

در خاطرم گریه یخ بست و اشک کهنه شد اما نگاه پر التهابم هنوز در امیدی دور مانده

و خاطرم خسته از دنیاست ولی زندگی هنوز جاریست

مهکامه چهارشنبه 18 فروردین‌ماه سال 1389 ساعت 08:26 ب.ظ http://www.mahkames.blogfa.com

مطمئنم اگه یه کم همت کنی شاعر برخسته ای می شی

سعید پنج‌شنبه 19 فروردین‌ماه سال 1389 ساعت 02:35 ب.ظ

سلام
ممنون از لطفتون
ترانه ی زیبایی بود
با مطالعه ی بیشتر می تونی شعرای بهتری هم بگی
سعی کن مطالعه ی زیادی داشته باشی
رو قواعد واصول وفن شعر نو
وترانه
منتظر سروده های تازه ازت هستم
در حد بضاعتم میام وبهت سر می زنم

سعید پنج‌شنبه 19 فروردین‌ماه سال 1389 ساعت 02:48 ب.ظ

و محال تنها تفکری است بر اساس اشتباه کائنات
که ما را بر آن داشته که دست نیابیمش ...
تو فوق العاده ای
خواهی بود
اگر بخواهی
وبه خود و توانی هایت ایمان داشته باشی
..
همه ما در خود هیچیم
تنها اوست که در ما می سراید
وگاه از زبان ماست که خدا
در ما خویش را ستایش می کند
...

سمیرا پنج‌شنبه 19 فروردین‌ماه سال 1389 ساعت 03:02 ب.ظ

عزیزم مثل همیشه عالی
فقط کاشکی وقتی این شعرای خوشگلت رو مینویسی شخصشو هم ذکر کنی
خدایی خیلی حسودیم شد به کسی که اینا واسه اونه






ماچ پر تف
ماچ ماچ

اهل همین حوالی سعید جمعه 20 فروردین‌ماه سال 1389 ساعت 03:10 ب.ظ

می دونی
مشکل ما چیه
همینه که نگاهمون ذره بینیه
ذره بین خاصیتش بزرگ نماییه
هرکس رو با ذره بین ببینی
فکر می کنی
خیلی ازت بزرگتره
اما واقعیت این آدما وبزرگیشون بخاطر اون ذره بینه نه بخاطر اونچیزکه دارن
من همیشه سعی کردک
دوست داشته باشم آدمارو اما با نگاه واقع بینانه نگاه کنم
آره دقیقا همون چیزی که می خواستم بگم شما گفتین
ما ها حاضریم خونوادمونو که عمری برامون زحمت کشیدنو بخاطر یه دوست داشتن از بین ببریم
من یاد گرفتم خودمو وقف جایی کنم که عضواراونجا هستم
حتی اگه شده یه لبخند بهشون هدیه بدم
بازم با حرفات موافقم
حتی اون آدمای بد زندگی هامون بی حکمت نیست وجودشون
برای اینکه قدر خودمونو وخونوادمونو بیشتر بدونیم
تازه این جای خوشحالی وشکرکذاری داره
اما ما یادمون میره از خدا تشکر کنیم
من به خدا توکل دارم وهمیشه از خودش میخوام
یه آدم خوبو سر راهم قرار بده
بزرگترین بلای زندگی ما هم همین ناامیدی از خدا می تونه باشه
اگه بهش ایمان داشته باشی حتما جوابتو میده من خیلی وقتا تنهایی رو با یادش پر کردم
اما به هرکسی اجازه ندادم تو حریم خصوصیم وارد بشه
سعی کن توکلت به خدا باشه خدا حتما صداتو میشنوه
گاهی وقتا نشونه هاشو با فرستادن یه نفرکه اصلا انتظارشو نداریم کامل میکنه
گاهی وقتا ممکنه من وشما نشونه خدابشیم
آره من وشما مگه خدا از روح خودش درما ندمیده
خدا کنه یادمون نره کی هستیم
وخدا اصلا همه این کاینات برا کی خلق کرده
صدبار گر توبه شکستی بازآ
گر کافر وتو بت پرستی
بازآ
اگه خواستین بازم
منتظرتون هستم

اهل همین حوالی سعید جمعه 20 فروردین‌ماه سال 1389 ساعت 03:11 ب.ظ

امروز روز آن است...
که فراموش کنی آن چه که بودی.
استواری گام هایت
صلابت عقاب ها را حقیر جلوه خواهد داد.
برخیز...
دوباره بیاآغاز!!!
برای این فیلم نامه عشقت
به این و آن قول نقش اول را می دادی
اما اکنون...
بدون قهرمان مانده ای
با عده ای سیاه لشکر و بدل کار!!!
همیشه به خودت,
تنها به خودت اطمینان داشته باش
و در هنگام مشکلات به آسمان نگاه کن.
چرا که معمولا"...
اطرافت خالی از دوستانی می شو د
که تا دیروز پای رفاقت جان می دادند !
و تو می توانی,
آن باشی که یک عمر آرزو داشتی.
کمی تلاش,کمی ایمان!
دیگر وقت آن رسیده است
که به وجودت افتخار کنی

اهل همین حوالی سعید جمعه 20 فروردین‌ماه سال 1389 ساعت 03:32 ب.ظ

زندگی کردن برای دیگران اصل معنای زندگی است وانسان ها همیشه لازم و ملزوم یکدیگرمی

باشند. انسان می تواند درنیک کرداری وعشق خویش به زندگی ودیگرانسانها انگیزه ای نیرومند

برای زیستن ومعنی دارکردن زندگی خود بدهد:

عشق یک نهاد زنده است،اگرخاموش ومتوقف شود می میرد.سرزنده بودن به معنی حرکت به سمت جلو ست ورفتن به جایی که سفر زندگی شما رامی برد


حرف آخر:

بیا غروب رفتن ها را و طلوع شکفتن را حس کنیم.

بیا برویم تا اشکهایمان را در زیر قطره های باران شست و شو دهیم و

نیایشهایمان را سفید تر از سپیده صبح تقدیم دوست کنیم

بیا برویم که آسمان آبی و بهار منتظر قدمهای ماست

صبح نزدیک است بیا با نسیم و با بلور باران برگردیم

دیگر آن سویی نیست باید آرام بر گردیم

دیگر روشنای حقیقت چشم ها را نخواهد آزرد

زندگی در رگهایمان جاری است

باید بدانیم و عاشق خالق یکتا باشیم

اهل همین حوالی سعید جمعه 20 فروردین‌ماه سال 1389 ساعت 03:36 ب.ظ

وتو دوست خوب من
هر شب مشق شبت را از روی ستاره ها بنویس

نور ستاره ها دلت را روشن میکند و به تو وعده می دهد حتماً

فردا روز دیگری است!!!
فقط باید باور کنی
وایمان بیاوری
که فردا حتما همه چیز خوب است
وهمه چیز بر وفق مراد من خواهد بود
...
جهان تنها با این باورعوض خواهد شد
که من وتو بخواهیم
باور داشته باشیم
خورشید هرروز بخاطر ما طلوع می کند
بخاطر داشته باشیم
ما انسانیم
وخدا از اول تنهابود
پس ما را آفرید
واین نخستین خلقت خدا بود
وبهترین خلقتش
پس بیندیش که چه می شوی

اهل همین حوالی سعید جمعه 20 فروردین‌ماه سال 1389 ساعت 05:13 ب.ظ

گاهی حرف برای گفتن زیاد است و فرصت هست ... اما نمی توان گفت ..
از بدترین روزهای زندگی ..
پشت سر هم خبر های بد ... پشت سر هم اتفاقات ناخوشایند ...
اما مطمینم یک نفر یک دلخوشی برای
زندگی به من هدیه خواهد داد
...
امروز هم بگذشت ،
فردا چه خواهد شد
آیا چنین تلخ و غم انگیز است ،
سرد است ، دلگیر است ،
از افسانه های درد لبریز است
یا قصه های دیگری دارد؟
آیا همین رویای ناپیداست ،
آیا همین امروز در فرداست ،
آیا همین تکرار ساعت هاست
یا لحظه های بهتری دارد؟
امروز هم بگذشت ،
فردا چه خواهد شد؟
در آرزوی مبهم فردا ،
امروز خود را برده ایم از یاد ،
در خویش می سوزیم ،
با درد می سازیم
یا خویش را از خود کنیم آزاد ،
یا در سکوتی سر به سر فریاد ،
آهسته میگوییم
ای روزگاران هرچه بادا باد
این شیوه هم آشیانی نیست ،
این راه و رسم زندگانی نیست
فردا هم امروزیست ،
درگیر فردا ها ،
درگیر این آینده پیچیده مبهم ،
درگیر بازی کردن با صد کرور آدم
نقش من اینجا چیست؟
این گونه باید زیست؟
باید چو مرغی رام و دست آموز ،
با چند حرف مردم دیروز درباره فردا ،
فردای ناپیدا ،
امروز را از چشم خلق افکند؟
من خود اسیر هستی ام ،
با حکم بودن ،
بر قفس پابند ،
نگسسته ام از خویش این پیوند
گر شعر فردا می کنم آغاز ،
سرگرم میسازم درون را با کلامی چند
دیروز هم می گفتم از فردا ،
امروز آن فردای دیروز است
دیروز بهتر بود ،
دیروز غم هم شادی آور بود ،
مثل غم امروز ،
بر دوش آن بیچاره مادر بود
:مادر به من میگفت
آینده بر کام است ،
آینده ننگین نیست ،
آینده خوش کام است
امروز فردایی که می گفت او رسیده است
سرد و غمین و بی سرانجام و تکیده است
فردای ما هم می رسد ای مادر دلسوز ،
فرسوده تر ، تنها تر از دیروز
امروز هم بگذشت ، فردا چه خواهد شد؟
روحم دگر زین گفت و گو پژمرد ،
امروز را هم این فریب جاودان برد
:با خویش می گویم
در اوج باید بود ، در اوج باید مرد

[ بدون نام ] سه‌شنبه 24 فروردین‌ماه سال 1389 ساعت 03:01 ب.ظ

و چین در گفتگو با مهر با تائید این خبر در خصوص توسعه روابط بانکی ایران و چین گفت: ایران براساس توافقات صورت گرفته در کمیسیون مشترک دو کشور، پیشنهاد راه اندازی بانک مشترک میان ایران...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد