عصر ما عصر فریبه
عصر اسمای غریبه
عصر پژمردن گلدون
چترای سیاه تو بارون
شهر ما شهر شلوغ
وعده هاش همش دروغه
آسمونش پر دوده
قلب عاشقاش کبوده
کاش تو قحطیه شقایق
بشینیم توی یه قایق
بزنیم دلو به دریا
من و تو تنهای تنها
اونقدرمیریم که ساحل
از منو تو بشه غافل
قایقو با هم میرونیم
اونجا تا ابد می مونیم
جایی که نه آسمونش
نه صدای مردومونش
مثل اینجا دروغی
و آهنی نیست
پس گلم یادت بمونه
کسی هم اینو ندونه
زنده بودیم اگه فردا
وعده ی ما لب دریا.
ریز مینویسی نمیشه براحتی خوند...
هرچند ازت خیلی دلخورم ولی این کامنت رو برات میذارم.
بهتره شعرت رو اینجوری بنویسی
عصر ما عصر فریبه،
عصر اسمای غریبه
عصر پژمردن گلدون،
چترای سیاه تو بارون
شهرما شهرشلوغه،
وعده هاش همش دروغه
آسمونش پر دوده
قلب عاشقاش کبوده
....
ضمنا این قسمتش اصلا به هم نمیاد. خط دوم اصلا شعر نیست. یک خط توضیح در باره چیزیه که می خوای بگی. بهتره یا درستش کنی یا حذفش کنی
جایی که نه آسمونش نه صدای مردومونش
مثل اینجا دروغی و آهنی نیست
دوست خوبم سلام
زیبا بود
شانه هایم، شکوه پرواز را حس می کنند.
حالا هوای سرشار از شوقی را نفس می کشم که پاییزهای زرد سپری شده را رنگ می زند.
باید به فکر ترانه شدن با جوانه های باران باشم.
باید بار دیگر آفتابی شوم و خورشید را در آغوش بکشم؛ حالا که از جنس نورم.
....
خدای من:
من صداقت را انتخاب می کنم
ودیگران راستگو می شوند.من عدالت را رعایت می کنم مردم حق مرا
محفوظ می دارند.
من عشق می ورزم ومردم آرامش می یابند.
من آرزوهای آزمندانه را کنار می کذارم و نهال های آرزو در همه جا می روید.
آِری همه چیز از من آغاز میشود....
سلام ...
وقتی همه نگاه ها به دست توست دیگر رویی نداری که به دست دیگری نگاه کنی...
وقتی همه تو رو کامل بدونن دیگه حق اشتباه نداری و اگه اشتباهی هم کردی یهو کوچیکت میکنن ...
همه میگن انسان جایز الخطاست اما خیلی ها که اینو میگن بهش عمل نمیکنن و فقط حرف میزنن و میگن و میگن و میگن ... اما حاضر نیستند اون خطا رو ببخشند!
من و تو هم یه ظرفیتی دارم ... آخرش میرسم به آخرش و یه خط پایانی هست یه جا ...
تغییر میکنم ...عوض میشم ... دیدم به دنیا و آدما عوض میشه ... همه دارن تغییر میکنن
اما چرا این تغییرات اینجوریه ... چرا هر چی میریم جلو یه جا کم میارم ...نمیدونم کجا اشتباه اساسی کردم اما اشتباه کردم ... اما کافیه
یه جرقه تو ذهنمون یه تلنگر شاید کافی باشه تا یادمون بیاد کجا بودیم ...
انگار دور شدیم از زندگی ... از همه از هیچی
دوباره به دنیا بیا
نپرس چطور؟ نپرس چگونه ؟
اراده کن
چشمهایت را ببند و باز کن !
این تولدی دیگر است
به کودکی گفتند : عشق چیست؟ گفت :بازی ...
به نوجوانی گفتند: عشق چیست؟ گفت: رفیق بازی...
به جوانی گفتند: عشق چیست؟ گفت: پول و ثروت...
به پیر مردی گفتند: عشق چیست؟ گفت: عمر ...
به عاشقی گفتند : عشق چیست؟ چیزی نگفت آهی کشید و سخت گریست ...
اپم اپم [گل][گل][گل]
سلام دیگه به ما سر نمی زنی چند تا شعر گذاشتم اگه وقت کردی بخونش
نظرم یادت نره
راستی نظرت در مورد عشق هم برام بگو.
سلام!___¤¤¤¤¤¤¤¤____________¤¤¤¤¤¤¤¤¤
_______¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤__آپم__¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤
_____¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤__¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤
___¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤_______¤¤¤¤¤
__¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤____آپم___¤¤¤¤
_¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤________¤¤¤¤
_¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤__آپم_¤¤¤¤
¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤___¤¤¤¤¤
¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤_¤¤¤¤¤¤
¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤
¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤
_¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤
__¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤
____¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤
_حتما__¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤
_________¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤
____________¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤
_بهم سر بزن____¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤
_________________¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤
__منتظرتون__________¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤
__________هستم._____¤¤¤¤¤¤
______________________¤¤¤¤
شعر قشنگی بود
سلام خوبی من واسه شعرت نظر دادم ولی نت بهم ریخت حتما ثبت نشده من فکر کردم ثبت شده ببخشید دیگه
سلام آبجی گلم شعر قشنگیه از خودته؟
من آپم زودی بیا