خیلی خستم شاید دلیلش این باشه که هیچی اونطور که میخوام پیش نمیره.
تا به خودم روحیه میدم و سعی میکنم یه کار جدید رو شروع کنم بعد از 12 ساعت
اثری از اون روحیه نمیبینم.
شاید هدفم رو گم کردم.
شایدم انگیزم رو از دست دادم.
شایدم آرامش ندارم.
انگار هیچی واسم نمونده .....
فکر کنم تنها چیزی که دارم همین وبلاگ باشه که میتونم حرفامو توش بنویسم.
هیچوقت فکر نمیکردم روزی بشه که بزرگترین آروزم مردن باشه.
آخه خوبیش اینه که مثل بقیه آرزوهام رسیدن بهش محال نیست.....
اینطور که معلومه ایندفعه قرار نیست آسمون ابری ، آفتابی بشه.
سلام
اگه تو هم عشق رو میشناسی و دوستش داری به وبلاگ من بیا
اگرهم نیستی اشکال نداره،بازم بیا.اینجا جای همه است!
حتما نظر بده
سلام
مطلبتون رو خوندم یاد خودم و دلتنگیهای خودم افتادم .به خصوص اونجا که گفتید همین وبلاگ رو دارید.
ای بازیگر بازی نکن....ما هممون مثل همیم.....
.
.
.
ولی یادمون باشه دنیا به امید زنده است
سلام عزیزم ،
خوبی ؟
منظورت رو متوجه نشدم ؟ یعنی چی خودت رو نتونستی ؟