شاعرانه

خاطرات..شعر.. دل نوشته..

شاعرانه

خاطرات..شعر.. دل نوشته..

دنیا و تنهایی

بعد از سه ماه دلم هوای وبلاگمو کرد البته توی این سه ماه خیلی وقتا بود که دلم  

میخواست بیام .... 

 

همیشه اینجا رو دوست داشتم چون میتونستم همه ی حرفامو بزنم و آروم شم 

خیلی بده که گاهی آدم نمیتونه حرفاشو حداقل به یه نفرم که شده بزنه چون هیچکس  

حتی یه نفر هم نیست که بی طرف راهنماییت کنه وقتی حرفاتو به یه نفر میزنی یا  

فوری ذهنیتش نسبت بهت عوض میشه یا میگه تو طرز فکرت اشتباست و باید یه جور  

 دیگه فکر کنی یا هم سرزنشت میکنه یا نهایتش میگه نمیدونم..... 

 

حرفای من گاهی واقعا خریدار نداره نزدیک ترین کسی که میتونم همه ی حرفامو  

بهش بزنم به من میگه تو خیلی آرمانگرایی و باید اینطوری نباشی تا اذیت نشی اما  

این که نشد جواب آخه چی بگم وقتی آخره آخرش بازم تنهام و کسی نیست که توی 

 شرایط مختلف حامی من باشه 

 

گاهی ازین دنیا متنفر میشم واسه اینکه لذتاش خیلی کمه و خیلی زود تموم میشه اما 

 تنهایی هاش آدمو پیر میکنه و تموم نمیشه 

 

گاهی حسودیم میشه به کسایی که سرد و بی احساسن کسایی که تنهایی واسشون 

 لذت بخشه کسایی که عاشق نمیشن و فقط خودشونو میبینن.......