شاعرانه

خاطرات..شعر.. دل نوشته..

شاعرانه

خاطرات..شعر.. دل نوشته..

!!!!!!!!!!!!!!!!!......

دیروز خیلی روز بدی بود همش مثل چی درس خوندم امروزم از ساعت ۴ صبح  

 بیدار بودم ۲ دور کتاب فیزیک رو خوندم آخرشم رفتم گند زدم برگشتم  

 یه سوالای مزخرفی بود که اصلا میموندی طرف عقده ای بوده اینارو در آورده ..  

 

ساعت ۸ امتحان داشتم ساعت ۱۲ رسیدم خونه... 

 خسته و هلاک فقط دوست داشتم بخوابم .... 

 در خواب به سر میبردم که یه دفعه از صدای ویبره ی گوشیم از خواب پریدم مونده  

 بودم الان صبحه!! شبه !!! گوشیمو واسه چی کوک کردم؟؟؟ نکنه امتحان دارم!! 

 گوشیمو برداشتم دیدم تویی هنوز گیج بودم...آخیش خیالم راحت شد.... 

 

بلاخره جواب دادم از صدای ماشینایی که از تو گوشی صداش میومد فهمیدم آها تو  

 داری از سرکار برمیگردی پس الان شبه .... 

 خلاصه حالا تو هیچوقت اون موقع زنگ نمیزدی هی منتظر موندم ببینم دلیل زنگ  

 زدنت چیه 

 بلاخره بعد ۵ دقیقه حرف زدن درباره دل تنگی و این حرفا میخواستی بگی که  

 واسه عروسی ای که دعوتم میخوای کادو رو تو بخری!!!! پول آرایشگاه منو  

هم تو میخوای بدی؟؟؟؟؟!!!  

 باشه..... 

 خواب از سرم پرید   

 نمیدونم عمه ی من بود دیشب میگفت تو امتحان داری عروسی نرو و..... 

 ما که آخرشم از جنس شما پسرا سر در نیاوردیم.....  

 

ولی این وسط از یه چیز خیلی خوشم اومد اینکه وقتی از خواب پریدم مامان تلفن  

 خونه رو  کشیده تا من راحت بخوابم.... دستش درد نکنه ... 

هیچوقت یادم نمیره یه هفته مامان اینا رفته بودن مسافرت کل یه هفته شبا و ظهرا  

 تلفن رو میکشیدم و گوشیمم رو سایلنت راحت میخوابیدم ....  

نظرات 9 + ارسال نظر
علی.م. سه‌شنبه 27 اردیبهشت‌ماه سال 1390 ساعت 05:27 ق.ظ http://hobnob.blogsky.com

سلام. چطوری؟
فدای سرت که گند زدی. اصلا خودتو ناراحت نکن.
خیلی از استادا و معلمها عقده ای هستن. خودتو ناراحت نکن. ارزششو نداره.

اووووو بابا دمش گرم. عجب آدم لارژی. خوشمان آمد خوشمان آمد
نه عمت نبود که میگفت درس بخون. مطمئن باش. من بودم و همون آقای مدیر .

دست گل مامان درد نکنه. مامان منم همیشه وقتی میخوابم گوشی رو میکشه بیرون. خیلی با این حرکتش حال میکنم.
واقعا گلن مامانا

محمد سه‌شنبه 27 اردیبهشت‌ماه سال 1390 ساعت 08:46 ب.ظ http://sedayesokoot.blogsky.com

hamraze_eshgh سه‌شنبه 27 اردیبهشت‌ماه سال 1390 ساعت 09:33 ب.ظ http://www.bia2faseleha.blogsky.com

hamash k to khabidi?ziad nakhab aji junam

علی اکبر جمعه 30 اردیبهشت‌ماه سال 1390 ساعت 04:45 ب.ظ http://hamshahrijavan.blogsky.com

سلام
چطوری؟خوبی؟
بی خیال .. امیدوارم که نمره قبولی رو بگیری ..

بابا می بینی این پسرا کلا غیر منتظرن و صد البته با حالن حالا اومده سورپرایزت کنه گیر نده دیگه ..

ولی خیلی خابالویی ... هنوزم که صورتت رو نشستی اومدی پای کامپیوتر نظر من میخونی .. پاشو

میلاد جمعه 30 اردیبهشت‌ماه سال 1390 ساعت 11:45 ب.ظ http://tamana.blogsky.com

سلامممممممم
آخی بیدار شدی ... خب بموقع بوده دیگه وگرنه باید تا صبح دوباره بیدار میموندی ... من بخابما چی میشه ... نه تیلیفون زنگ میخوره نع گوشی نه در نه دیوار ........ هررررررررررر ، همه رو خودم ریدیف میکونم

mina شنبه 31 اردیبهشت‌ماه سال 1390 ساعت 12:33 ب.ظ

ممنون عزیزم شما هم حالا خیلی. . ممنون عزیزم شما هم حالا خیلی. .

میلاد یکشنبه 1 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 12:52 ب.ظ http://tamana.blogsky.com

سلام ... نمیدونم چمه ... حال ندارم دیگه ... دپرسم ... کلی وقت دارما اما دلم به هیچ کاری نمیره ... انگیزه ندارم شاید !!!
راستی روز ننه مبارککککککککککک

بابالنگ دراز یکشنبه 1 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 01:11 ب.ظ http://khateratebarani.blogsky.com

به به صفورا جان
خوبی
تو نیستی یا من؟!
ببین تو خیلی زوده هنوز این پسرها رو بشناسی
زیاد عجله نکن میشناسیشون بالاخره
جنس بدی نیستن
البته بدش هم هس
ولی خوبش هم زیاده
این طبیعیه
خب
دیگه ما رو تحویل نمیگیری اره؟
عیبی نداره
وبلاگمو تازه آپ کردمش
بدو بیا که منتظرتم
بامید دیدار

میرزاپور دوشنبه 16 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 03:27 ب.ظ http://usklij.logsky.com

به نام تنها کسی که چشم امیدم خیره به اوست زندگی گل زردى است بنام غم.رنگ سرخیست بنام عشق.فریاد بلندیست بنام آه.مروارید غلطانیست بنام اشک. آینه ایست بنام دل .اشکیست که خشک میشود. لبخندیست که محو میشود و یادیست که درعالمه فراموشی میماند.
یا رب نظر تو بر نگردد برگشتن روزگار سهل است

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد